61 آتیش پاره
سلام آتیش پاره مامان الان مهد کودک رفتی و منم بعد از مدت ها تونستم بیام وبت رو آپ کنه آخه مگه میزاری.. اداره که خیلی سرم شلوغه و اصلا وقت نمیکنم بیان اینترنت خونه هم تا میام یه وب رو براز کنم میای پیش پام می ایستی و دستاتو میاری بالا که بغلم کن منو بذار روی پات... منم به فرمان گل پسرم عمل میکنم و اونجاست که ماجرا شروع میشه و میخوای با لپ تاپ بازی کنی و کلیداشو در بیاری .. خلاصه آتیش پاره ای شدی واسه خودت و خونه رو کنفیکون کردی.. تا خونه رو مرتب میکنم میای و همه چی رو به هم میریزی.. لباس ها رو که تا میکنم همزمان بازشون میکنی.. کمی حرف میزنی و اجی و داجی میکنی.. بابا رو صدا میکنی و هرکی میخواد از در بره بیرون گریه...
نویسنده :
مامان معین
13:24